تعداد مدیرانی که اشتیاق کارکنان و نیاز آنان به احساس تعلق و وابستگی به جامعه یا گروه و نیاز به عضویت را درک کنند، بسیاری اندک است.
افراد می خواهند احساس تعلق انان به جامعه ای بزرگتر در انان دیده شود. اینطور آنان امکان شکوفایی پیدا می کنند. و اگر افراد امکان شکوفایی پیداکنند به یکدیگر کمک می کنند تا به بزرگی و کمال دست پیدا کنند.
یک نویسنده ایتالیایی می گوید:
«ما انسان ها فرشته هایی هستیم که تنها یک بال داریم، پرواز هنگامی میسر می شود که بال به بال یکدیگر بدهیم.»
چگونه می توان همه ذینفعان را در بنگاه های اقتصادی به هم پیپوند زد؟
چاره این است که نسبت به جامعه و گروه، احساس تعلق و وابستگی ایجاد کنیم. اعتماد چسب و ملاطی است که گروه ها را به یکدیگر پیوند می زند. احساس تعلق و وابستگی نیازی ضروری است.
چگونه می توان روشن بینی مدیران را افزایش داد؟
پیشنهاد این است که مدیران بر حجم مطالعات خود بیفزایند و برای پرهیز از سبک مدیریت امر و نهی، به خواندن تاریخ، زندگی نامه ها و تفسیرهای گوناگون بپردازند.
اگر قرار باشد کارکنان توانایی خود را بروز دهند باید میزان آزادی و اختیار آنها افزایش یابد و اگر کارکنان برانگیخته شوند و احساس تعلق و وابستگی آنان ارضا شود، آنگاه بر نفوذ و اقتدار مدیران افزوده می شود.
هدف اصلی مدیران و رهبران، ایجاد جامعه ای است انسانی که چسب و ملاط آن، کار و هدف نهایی مشترک است.
از آنجا که مدیران با انسان ها سروکار دارند نه اشیا ، رهبری بدون اصول ارزشی، تعهد و ایمان، نه تنها غیرانسانی است بلکه زیان آور است.
فناوری را می توان به خدمت ارتباطات درآورد و از آن در بناکردن جامعه استفاده کرد. می توان با نامه الکترونیکی با سراسر دنیا تماس گرفت، اما مشکل بتوان فقط با این ابزار جامعه ای انسانی ایجاد کرد. برای ایجاد حس علاقمندی و دلبستگی به گروه و جامعه، تماس رودررو ضروری است.
با سلام
بسیار عالی و تأثیر گذار بود .
تشکر از شما
با سلام
بسیار تأثیر گذار بود .
تشکر از شما