لازم میبینم یکی از تجربیاتم در بارهی ضرورت روش صحیح استخدام را با شما به اشتراک بگذارم.
در سازمانی کار میکردم که هر بار که سازمان جانی تازه می گرفت مدیر عامل شروع می کرد به اضافه کردن افراد مختلف و ایجاد پست های جدید کاری و تجزیه کارها.
این امر، همیشه برای من ناخوشایند بود و از مخالفان سرسخت این کار بودم چون به نظرم این کار هیچ ارزش افزوده ای برای سازمان نداشت و اینجا یکی از نقاط مهم اختلاف من با مدیرعامل بود.
این استخدام های بی مورد از آنجا ناشی می شود که مدیران علاقه بسیار زیادی به افزایش افراد تحت مدیریتشان دارند.
آنها تصور میکنند که هر چقدر تعداد نیروهای زیردستشان بیشتر باشد قدرتمندتر و مدیرتر هستند.
بر اساس همین تفکر نادرست شروع می کنند به تجزیه کارها و جداسازی تخصص های مختلف.
آنها برای هر موردی نیرویی جدید و به اصطلاح یک متخصص استخدام می کنند؛ درصورتی که اغلب این استخدام ها بی مورد و غیر ضروری هستند.
این روش، افراد دیگر را تنبل میکند.
ریشه یابی عمل نکردن به روش صحیح استخدام
البته ممکن است این امر به دلیل عقده حقارت و خود کم بینی باشد.
همچنین میتواند از خصوصیات بی کفایتی و حسادت نیز ناشی شود.
مدیری که کیفیت کارش درجه دو است ، مرئوسان درجه سه استخدام می کند!
در چنین سازمانهایی برای بهتر شدن تلاش نمی کنند، از آنجایی که آنها تقریبا هیچ کاری نمی کنند، لذا سریع به هدفهای از پیش تعیین شده می رسند و مورد تشویق هم قرار می گیرند.
تجزیه کارها و جدا کردن تخصصهای ساده و واگذار کردن آنها به نیروهای متعددی که بهاصطلاح متخصص هم هستند هیچ نفعی برای سازمان نداشته و ارزش افزوده ای ایجاد نمی کند.
اگر شما مدیر یک سازمان هستید و یا اینکه شرکت و یا کسب و کار خودتان را دارید، بهتر است برای استخدام کارمند جدید حتما دلیل بسیار محکم و کار تعریف شده و به اندازه کافی داشته باشید.
البته منظور من این نیست که همه ی کارها را بر دوش یک نفر بگذارید اما نباید با تجزیه کارها و جدا کردن بیش از حد تخصصها، دست به استخدام افراد متعدد برای این کارها بزنید و سازمانی بزرگ با چرخه هایی طولانیتر ایجاد کنید.
نتیجه این کار چیزی جز کندتر کردن روند کارها نیست.
شما باید به کارمندانتان هم این موضوع را آموزش دهید.
برای پرهیز از استخدام اضافی
به کارمندانتان بیاموزید برای ارزشگذاریهای کارها پیشقدم شوند و برای آسانتر انجام شدن کارها، تمام تلاش خود را بکار ببرند.
آنها می توانند بدون آسیب زدن به کارهایی که وظیفه انجامشان را دارند، برای انجام بخشی از کارهای دیگر که توان و تخصصشان را دارند پیشقدم شوند.
آنها در محدوده خودشان میتوانند مانع از طولانی شدن این چرخه کاری شوند.
فراموش نکنید وقتی به کارها معنی و مفهوم بدهید و آنها را ارزشمند جلوه دهید افراد از انجام آن کارها لذت می برند و خوشحال تر خواهند بود.
بهطور خلاصه، گاهی استخدام نیروی بیشتر، روش صحیح استخدام نیست، در این مورد همچنین مقاله مهارتهای کارکنان را افزایش دهید را مطالعه فرمایید.