چند وقت پیش به شرکتی خدمات مشاوره ای برای برقراری سیستم مدیریتی می دادم و از طرفی مدیر عامل شخصی را به عنوان حسابرس داخلی به شرکت معرفی نموده بود و قرار بود که به بررسی در کل سازمان بپردازد. بعد از مدت بسیار کوتاهی درگیری ها و مخالفتها از طرف مدیران واحد های مختلف شروع شد اکثر مدیران نظر بر این داشتند که سازمان به آنها اعتماد ندارد و حسابرس برای حساب کشی و به قول یکی از مدیران حسابرس با حکم مدیر عامل برای به صلابه کشیدن آمده است و عناوین مختلفی مانند کارگاه گجت و مامور مخصوص را به کار می بردند.
ضعف بزرگی که مشهود بود عدم شناخت و نداشتن آگاهی کامل در مورد حسابرس داخلی و وظایف او بود با وجود این ضعف هیچ اقدامی نیز در جهت معرفی حسابرس و عملکرد او در سازمان انجام نشده بود و برخی مدیران ارشد نیز بر این تصور بودند که این رفتارها رفتارهای طبیعی هستند و این مقاومت ها در برابر بررسی حسابرس امری بدیهی است.
این دید و نگاه به حسابرس داخلی سازمان در بیشتر سازمانهای ایران وجود دارد درصورتی که اگر ما شناخت کافی در مورد حسابرس داخلی و کمک های بزرگی که می تواند به هر بخش و واحد نماید داشتیم هیچ گاه مخالفت نمی کردیم بلکه حامی و همراه اصلی آن خواهیم شد. متاسفانه بسیاری از سازمانها حسابرس داخلی را در حکم یک کنترلچی برای واحدهای داخلی می شناسند این نگاه کاملا غلط و آسیبهای بسیاری به روابط کاری و نیروی انسانی سازمان وارد می سازد.
بیایید مروری بر وظایف اصلی حسابرس داخلی نماییم. تعریف حسابرسی و وظایف آن به نقل از یکی از سایتهای تخصصی حسابداری در ایران به شرح زیر آمده است:
“تعریف حسابرسی داخلی
وظیفه ارزیابی مستقلی است که توسط مدیریت سازمان برای بررسی سیستم کنترل داخلی ایجاد میشود . حسابرسی داخلی کفایت سیستم کنترل داخلی را از لحاظ اثر بخش و کارآمد بودن استفاده از منابع سازمان آزمون ارزیابی و گزارش میکند .
حسابرسی داخلی چگونه سازمان را یاری میکند :
حسابرسی داخلی مدیریت را در انجام دادن مسئولیت ها و وظایف خود از طریق تقویت کنترل های داخلی یاری میکند.
حسابرسی داخلی میتواند :
۱- نقش بازدارنده را در برابر سوء استفاده کنندگان احتمالی داشته باشد.
۲- کنترل را در جهت پیشگیری یا آشکار کردن تقلب و اشتباه بهبود بخشد.
۳- با انجام دادن حسابرسی داخلی تقلب ها را کشف کند.
۴- با شناسایی موارد اتلاف منابع و عدم کارایی سبب صرفه جویی شود.”
خوب با توجه به تعریف فوق می توان دریافت حسابرسی برای مچ گیری در سازمان می آید و طبیعی است که مخالفتها در برابر آن به حد اعلای خود برسد چرا که اولین سوالاتی که برای مدیران واحدها و پرسنل متصور می شود این است که چرا من را کنترل می کنند؟ مگر سازمان به من اعتماد ندارد؟ اگر اعتماد ندارد من اینجا چکار می کنم؟ و سوالات بسیار دیگری که همه و همه از دریچه منفی به حسابرسی نگاه می نمایند.
اما بیاییم از نگاهی دیگر و با اهدافی دیگر به حسابرسی بنگریم. از آنجایی که بنگاههای اقتصادی امروز علاوه بر بزرگی و گستردگی، پیچیدگی های ویژه ای نیز پیدا نموده اند لذا ممکن است مدیران و پرسنل در کنترل قسمتهای مختلف دچار اشتباه شده و خطاهایی به وجود آید که شاید برای مدتهای طولانی، تکرار و پنهان بمانند لذا لازم است که یک واحد خدماتی به کمک مدیران واحدها شتافته و به آنها در یافتن این نقاط خطا کمک نماید. در واقع حسابرسی داخلی را می توان یک واحد خدماتی در نظر گرفت که به قسمت های مختلف سازمان خدمات کنترلی مستقل ارائه می دهد و بعد از یافتن نقاط خطا به مدیران قسمتها گزارش می نماید تا اقدام به رفع نموده و جلوی تکرار آن گرفته شود. بنابراین طبیعی است که مدیران از این امر استقبال نموده و از اینکه اینچنین کمک بزرگی به آنها می شود بسیار خرسند و راضی خواهند بود.
مدیران ارشد سازمان در قبال خطاهای یافت شده باید صبور بوده و به آنها به عنوان عیوب بزرگ مدیران نگاه نکرده و جبهه گیری مخرب ننمایند بلکه خطایی است که در اثر ضعف سیستم های کنترلی به وجود آمده و باید به سرعت رفع و تحت کنترل قرار گیرند. و منتظر گزارش رفع خطا و روش کنترلی آن باشند.
آری این است نگاهی کاملا متفاوت با نتایجی بسیار شگفت انگیز به حسابرسی داخلی
برای انجام یک حسابرسی حرفه ای ابتدا باید سیستمهای کاری و فرایندهای سازمان را به طور دقیق شناسایی نموده و نقاط کنترلی مناسب تعریف نمود سپس ارتباط بین این نقاط کنترلی را بررسی نموده و گزارشات کاری خود را از آنها استخراج نمود. اما در صورتی که سیستم کاری سازمان نامناسب بوده و پیچیدگی های غیر استانداردی را داشته باشد پیدا نمودن نقاط کنترلی بسیار سخت و تقریبا غیر ممکن خواهد بود لذا برای داشتن یک حسابرسی قوی و دقیق نیاز به یک بستر استاندارد می باشد چرا که بسیاری از خطاهای جاری در سازمان به دلیل سیکل ها و سیستم های کاری غیر استاندارد اتفاق می افتد و رفع این عیوب با انجام حسابرسی و بکار بردن سختگیرانه ترین روشها نیز غیرممکن بوده و نتیجه ای در برنخواهد داشت. توصیه می کنم از سیستم کاری سازمان خود غافل نبوده و قبل از انجام هر گونه اقدامی آنرا به یک سیستم استاندارد و پایدار با نقاط کنترلی دقیق تبدیل نمایید.
آقا بسیار عالی و قشنگ موضوع رو بیان کردین حال کردم واقعا چرا ما اینقدر روابط کاری را سخت میگیریم چرا تعریفهامون از مسائل اینقدر سخت هستند
ممنون دوست عزیز
بله دید ما نسبت به مسائل باید تغییر کند مصداق همان شعر سهراب که می گوید:
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید.
واژه ها را باید شست .
واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد.
مقاومت در برابر حسابرس داخلی امر بدیهی به نظر میرسه اما بعد از مدتی کلیه پرسنل به این امر عادت کرده و به عنوان جزیی از فعالیتشون اون رو میپذیرن مشکل اصلی سازمان ها در این زمینه برخورد مدیران ارشد است که بعضی موارد را مصداق مشت نشانه خروار نموده واین امر به مرور زمان در عملکرد حسابرسان نیز تاثیر خواهد گذاشت.بنابراین بهتر است قبل از خرده گرفتن به پرسنل که مقاومتشان امری بدیهی است تفکر مدیران ارشد سازمان ها را تغییر داد.
بله حق با شماست منظور نوشته بالا دقیقا همین مدیران است
واقعا متشکرم از اینکه برای حسابداری و حسابرسی اطلاعات جامعی را در اختیار کاربران قرار میدهید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود بر شما …
مطلبتون رو با دقت چند بار مطالعه کردم و استفاده بردم از نظرات ارزشمند شما …
درخواست دارم تا در صورتیکه برای آشنایی بیشتر با مدیریت داخلی، کتاب یا منبعی سراغ دارید برام ارسال بفرمایید.
با تقدیم احترام
هادی خزاعی اصل
کارشناس ارشد فناوری اطلاعات – گرایش تجارت الکترونیک