فرض کنید که مدیر شما ایدهی جدیدی را پیشنهاد میکند که فکر میکنید کارآمد نیست. یا مثلا همکار ارشد شما یک جدول زمانی برای انجام پروژه معرفی میکند که از نظر شما غیر عقلانی است. اگر بخواهید با مدیر خود مخالفت کنید چه میگویید؟ چگونه باید حرف بزنید که هم ارزشش را داشته باشد هم نابود نشوید؟
و اگر بالاخره ترس خود را کنار گذاشتید و به این کار عمل کردید، دقیقا چه باید بگویید؟ چگونه رئیس خود را متقاعد کنید؟ در این مقاله یاد می گیرید تا بدون جنگ و دعوا و بحث با مدیر خود مخالف کنید و مدیر خود را متقاعد کنید. بنابراین با ما همراه باشید.
با مدیر خود مخالفت نکنید تا اخراج نشوید!
ترس از مخالفت با مدیر مافوق یک واکنش طبیعی در انسان است. بقا در سیرت ما انسانها جای دارد. پس این کاملا طبیعی است که برای حفظ این بقا، از مخالفت با مافوق بترسید و خود را در شرایط و موقعیتی قرار ندهید که آسیب ببینید. استرس و اضطراب زیاد پیامدهای منفی به همراه خواهد داشت. به طبع شما برای مخالفت با مدیر (مافوق) خود استرس زیادی خواهید کشید و در چنین شرایطی، سریعا به این فکر میکنید که «اگر چنین حرفی بزنم، ممکن است از من خوشش نیاید و یا فکر کند که برایش دردسرساز خواهم بود» یا «شاید هم اخراج شوم!».
پس بهتر است که سر تسلیم فرود بیاورم و بیخیالش شوم. حداقل دردسرش کمتر است. متخصصان می گویند که اینها تفکرات بیمارگونه هستند که در اکثر مواقع اتفاق نمیفتند. مخالفت هم راه و روش خاص خود را دارد که در ادامه قرار است آنها را به شما آموزش دهیم.
چگونه مدیر خود را متقاعد کنیم؟
در ادامه به ارائه 8 راهکار عملی می پردازیم که با تمرین آنها می توانید به صورت حرفه ای مدیر خود را متقاعد کنید.
1- راجع به خطرات احتمالی واقعبین باشید
بیشتر افراد تمایل دارند که خطرات احتمالی را بیش از حد برای خودشان بزرگ کنند. البته این طبیعت و غریزهی ما است که بدترین و وحشتناکترین وضعیت را تصور کنیم. بله، شاید مدیر و مافوق شما در ابتدا متعجب و کمی ناراحت شود. اما احتمال اینکه اخراج شوید و او نیز به دشمن خونی شما تبدیل شود، خیلی کم است!
توصیه میکنیم به جای ترسیدن، این موضوع را نیز در نظر بگیرید که شاید خطر «مخالفت نکردن با مدیر» بیش از «مخالفت کردن» باشد. شاید این پروژه سرانجامی نداشته باشد یا اعتماد تیم را از دست بدهید. وقتی به این موارد نیز فکر کردید، به طور واقع بینانهتری میتوانید پیامدهای احتمالی را مورد بررسی قرار دهید.
2- هنگام مخالفت کردن با مدیر مافوق، صبور باشید
پس از ارزیابی خطرات احتمالی، شاید به این نتیجه برسید که بهتر است کمی صبر کنید. شاید هم هنوز تمام و کمال به نتیجه نرسیدهاید و یا چون این ایدهها یکباره گفته شده، فقط هیجانزده و عصبی شدهاید. شاید هم باید نظر بقیهی اعضای تیم را نیز متوجه شوید. اگر فکر میکنید افراد دیگری هم مخالف هستند، بهتر است اول نظر آنها را هم دریابید.
همکارانتان میتوانند تجربه یا اطلاعات خود را در اختیارتان قرار دهند. اینطور شما می توانید دست پرتری و البته دلایل محکم تری برای مخالفت داشته باشید. به این ترتیب، بهتر است در جلسه سکوت کنید و گوش کنید سپس به تنهایی به بررسی ایده و افکارتان بپردازید. اینطور باعث میشود خطر کمتری حس کنید و موضوعات را دقیقتر بررسی کنید.
3- یک هدف مشترک را مشخص کنید
قبل از اینکه افکار خود را به اشتراک بگذارید و بخواهید مدیر خود را متقاعد کنید، در مورد آنچه برای مدیرتان مهم است، فکر کنید. ممکن است انجام این پروژه ضروری و برای اعتبار تیم نیاز باشد. اگر بتوانید محالفت خود را به هدف بزرگتری ارتباط دهید، به طور حتم نظرتان بهتر شنیده و دیده خواهد شد.
وقتی صحبت میکنید، تصور نکنید که همه چیز واضح است و همه منظورتان را میفهمند. باید هدف و منظور خود را کامل و واضح شرح دهید. از قبل متن اظهارات خود را تنظیم کنید و محکم و منطقی صحبت کنید. در این صورت، دیگر به شما به عنوان یک مزاحم دردسرساز نگاه نمیشود. بلکه به عنوان همکاری به شما نگاه میکنند که برای پیشبرد یک هدف تلاش میکند.
گرفتن اجازه برای ابراز مخالفت ممکن است به نظرتان کاری عجیب باشد اما این یک روش هوشمندانه برای این است که به مافوق تان، قدرت، امنیت و کنترل بدهید. برای اینکار، میتوانید چیزی شبیه به این را بگویید: «من میدانم که به نظر میرسد ما فقط سه ماه مهلت داریم. اما دلایلی دارم که ثابت میکند این کارساز نخواهد بود و میخواهم استدلال خود را بیان کنم. اجازه دارم؟» اینطوری به مدیرتان حق انتخاب میدهید و با این فرض که به شما اجازهی صحبت کردن بدهند، میتوانید نظرتان را با اطمینان بیشتری بیان کنید
4- هنگام متقاعد کردن مدیرتان آرام باشید
ممکن است در درون خود استرس زیادی حس کنید و بترسید، شاید حس کنید تمام رگهای صورتتان بیرون زده و چهرهی شما سرخ شده است، اما تمام سعیتان را بکنید تا هم در کلمات و هم در عملکرد خود کاملا بی طرف باشید. اگر زبان بدن شما اکراه یا اضطراب زیادی از خود نشان دهد، پیامتان زیر سوال میرود. در این صورت، منظور شما به خوبی ارسال نمیشود و مدیرتان ممکن است جور دیگری آن را متوجه شود. در چنین مواردی، چند نفس عمیق میتواند کمک کند تا آرامتر صحبت کنید.
وقتی که میترسیم، سریعتر صحبت میکنیم. البته قرار نیست زمزمه کنید. اما اگر سرعت صحبت کردن خود را کم کنید و شمردهتر صحبت کنید، میتوانید مافوق خود را نیز آرام کنید تا او نیز همین کار را برای شما انجام دهد. همچنین باعث میشود که شما با اعتماد به نفس به نظر برسید. حتی اگر آن لحظه هیچ اعتماد به نفسی نداشته باشید.
5- هنگام متقاعد کردن رئیس تان، نکته اصلی را تأیید کنید
پس از اینکه برای مخالفت از مدیر مافوق خود اجازه گرفتید، دیدگاه مافوق خود را مجددا بیان کنید. ایدهی کلی چیست و شما با کدام بخش آن مخالف هستید؟ اگر بتوانید واضح و روشن صحبت کنید و درک کامل خود از ایده را نشان دهید، بهتر میتوانید مخالفت کنید و تاثیرگذارتر باشید. به این ترتیب، شما نشان میدهید که نمیخواهید با رئیستان وارد جنگ شوید، فقط قرار است در راستای پیشرفت شرکت و به عنوان کارمندی نمونه، کمک کرده باشید.
6- قضاوت نکنید
وقتی به بیان نگرانیهای خود راجع به آن ایده میپردازید، مراقب حرفهایتان باشید. از بیان هرگونه کلمه با بار منفی مثل «کوته بینانه»، «احمقانه» یا «عجولانه» که ممکن است مدیرتان را عصبانی کند، خودداری کنید. زیرا هر مدیری این قابلیت را دارد که برایش سوتفاهم شده و حسابی عصبانی شود. شما فقط سعی کنید که حقایق را به اشتراک بگذارید.
به عنوان مثال، به جای گفتن اینکه «من فکر میکنم که مهلت سه ماهه احمقانه است» میتوانید بگویید «ما در گذشته چهار پروژه مانند این را امتحان کردهایم و توانستیم در یک دوره زمانی مشابه دو مورد را انجام دهیم، اما آن شرایطی خاص بودند. نظر خود را بیطرف و با تمرکز بیان کنید در مورد کارمندان دیگر صحبت نکنید و از قول آنها چیزی نگویید. مثلا نگویید فلانی هم با این موضوع مشکل دارد. شما نظر خود را شفاف، صادقانه و هوشمندانه بیان کنید.
7- متواضع باشید
حتما به این نکته تأکید کنید که شما صرفا نظر خود را ارائه میدهید. نظر شما ممکن است هوشمندانه و آگاهانه باشد، اما هنوز هم یک نظر است، بنابراین با لحنی توام با شک و احتمال صحبت کنید و اعتماد به نفس کاذب و اعصاب خرد کن نداشته باشید. هنگام متقاعد کردن مدیر خود به جای گفتن مواردی مانند «اگر مهلت فقط سه ماهه باشد، اصلا و ابدا انجام نخواهد شد»، بگویید «این فقط نظر من است، اما احتمالا نتوانیم آن را در چنین دورهای به اتمام برسانیم».
تا جایی که ممکن است از عبارات شخصی مثل «من فکر میکنم» یا «به نظر من» استفاده کنید. این باعث میشود جایی برای گفتگو فراهم گردد. با اظهار موضع خود (به عنوان یک موقعیت و نه به عنوان یک واقعیت)، نسبت به سایر دیدگاهها نیز کنجکاوی و توجه نشان دهید. به اینکه این فقط نظر شماست و فقط قصد دارید کمی انتقاد کنید، تاکید کنید. حتما در جملات خود، چیزی شبیه به « به نظر شما کجا اشتباه میکنم» استفاده کنید تا توجه و احترام خود را نسبت به نظر دیگران نشان دهید.
8- اقتدار آنها را تصدیق کنید
در نهایت، چون در آخر این مدیر و مافوق شما است که قدرت تصمیمگیری دارد و تصمیم نهایی را میگیرد، پس همین نکته را تصدیق کنید. بد نیست بگویید «من فقط نظرم را گفتم. اما تصمیم نهایی با شماست. هرجور شما صلاح بدانید ما اجرا می کنیم». این نه تنها نشان میدهد که شما موقعیت خود را میشناسید، بلکه به مدیرتان یادآوری میکنید که او قدرت اصلی را در دست دارد. البته منظور این نیست که از عقیده خود عقب بکشید و الکی تعریف و تمجید بکنید. اینکار فقط برای این است که به مافوق خود احترام بگذارید تا احترامتان حفظ شود و بتوانید رئیس خود را متقاعد کنید.
هنگام مخالفت با مدیر مافوق چه کارهایی را باید انجام دهید؟
- زمان مخالف با مدیرتان، توضیح دهید که نظر دیگری دارید و برای بیان آن اجازه بخواهید.
- نقطه نظرات یا ایدهی اصلی را مجدداً تکرار کنید تا مشخص شود که شما آن را درک کردهاید.
- به آرامی صحبت کنید: صحبت کردن با لحنی یکنواخت، شما و مدیرتان را آرام میکند و بهتر بتوانید وی را متقاعد کنید.
هنگام مخالفت کردن با مدیر مافوق چه چیزهایی را نباید بگویید؟
- به این فکر نکنید که مخالفت کردن منجر به صدمه خوردن به رابطه با مدیر یا شغل شما میشود. عواقب آن معمولاً کمتر از آنچه که ما تصور میکنیم خطرناک است.
- نظرات خود را به عنوان واقعیت بیان کنید؛ به سادگی دیدگاه خود را بیان کنید و برای گفتگو آماده باشید.
- از کلماتی که بار منفی دارند، مانند “عجولانه” ، “احمقانه” یا “اشتباه” استفاده نکنید. چون ممکن است مافوق شما را ناراحت یا عصبانی کند.
در ادامه مثالهایی را بررسی میکنیم که به کمک آنها، نحوهی برخورد صحیح را به خوبی یاد بگیرید تا تاثیر خوبی بگذارید.
احتمال اینکه بعد از مخالفت، اخراج بشوم وجود دارد؟
خیر، چنین احتمالی وجود ندارد. ممکن است مدیر ناراحت شود و یا جبهه بگیرد اما اگر خیلی برای آن شرکت ارزش قائل هستید و موقعیت شغلی خود را دوست دارید؛ اصلا نگران چنین موردی نباشید. چون در صورتی که تمام شرایط را رعایت کنید و رفتار درستی داشته باشید، این اتفاق هم رخ نمی دهد. اغلب مدیران وقتی ببینند شما واقعا نگران نتایج هستید با شما موافقت می کنند.
آیا واقعا «نه گفتن» به مدیر کار درستی است؟
هیچکس دلش نمیخواهد که به مدیرش نه بگوید. اما گاهی مجبورید که به خاطر خودتان، تیم و شرکت به مدیرتان نه بگویید. البته این وظیفهی شماست که به گفتهی مدیرتان عمل کنید، اما گاهی آنها ایده یا نظر منطقیای بیان نمیکنند و اصلا به نتیجه نمیرسد. پس بهتر است محکم بایستید و مخالفت خود را اعلام نمایید.
سخن آخر
ممکن است در ابتدا استرس زیادی بکشید و تصور کنید که با بیان مخالفت با نظر رئیستان، اخراج میشوید، اما اگر برای بیان مخالفتتان سیاست کافی داشته باشید و بتوانید با ملایمت، آرامش و قاطعانه صحبت کنید، به هیچ عنوان دچار مشکل نخواهید شد. اگر تمام موارد بالا را رعایت کردید و باز هم برایتان مشکل بزرگی پیش آمد، به نظر میرسد خروج از آن شرکت به نفع شما خواهد بود. موفق باشید☺
باسلام
ضمن تشکر،اگر با منطق و حوصله و صبر و با اعتماد به آنچه درست می پنداریم به مدیر مان نیز منتقل گردد یقینا نتیجه مثبت خواهد بود
مجددا بخاطر مطالب زیباتون ممنون.
درود
وقت بخیر
خوشحالیم برای شما مفید بوده است